اگر ۱۰۰۰ تومان بگذاری بانک و ۳۰۰ تومان سود بگیری، ۳۰ درصد سود سالانه دریافت میکنید، اما اگر برعکس رو حساب کنید، یعنی ۱۰۰۰ رو تقسیم کنید بر سودی که گرفتید، میشود نسبت قیمت به سود
p/e= Price-to-Earnings Ratio
اگر چه این شاخص از مهمترین شاخصها در ارزیابی سهم است، اما ریزکاریهای بسیاری دارد، من در این قسمت، سعی دارم یک بخش کوتاه شما رو با چالشهای آن آشنا کنم و از شما میخواهم با شروع هر اسلاید سعی کنید فکر کنید و به آن سوال پاسخ بدهید.
با این نگاه درک بهتری از شرکتها، بورس و دنیای اطراف خواهید داشت
یک شرکت است که ضرردهی آن وحشتناک است و نزدیک ۲۰ درصد ارزش شرکت دارد ضرر میدهد. آیا در سال ۲۰۲۲ سهام آن را میخرید؟
دو تا شرکت داریم، آمازون و والمارت، سودآوری خالص والمارت رو در مقابل آمازون میبینید، روی کدام سرمایهگذاری میکنید؟ (در بخش آخر این موارد را بررسی می کنیم).
چرا ملک میخریم؟ مگر چیزی جز هزینه دارد؟ اگر آن ساختمان را یک شرکت فرض کنیم، و به خاطر هزینههایش ضررده باشد، چقدر حاضریم پول پرداخت کنیم؟ به طور مثال اگر ۱۰۰ میلیارد فولاد توی انبار باشد و چیزی از آن فروخته نشود چه اتفاقی میافتد؟
با وجود تورم:
- اگر ساختمانی ۱۰۰ میلیارد ارزش داشته باشد و سالانه ۱ میلیارد خرج نگهداری کند، اجاره هم ندهد، رشد قیمت هم تا یک سال نداشته باشه، چقدر پول میدهید بابت آن؟ (این بیزینس به ظاهر ضررده است!)
- شرکتی که آن ساختمان را داشته باشد و سالی یک میلیارد هم خرج کارمند بدهد و کاری هم نکند.
- شرکتی که تو انبارش ۱۰۰ میلیارد فولاد دارد، تورم فولاد متوسط ۴۰ درصد اما فروش هم نمیکند، سالی ۲ میلیارد هم هزینه میکند.
از خودمان یک سوال بپرسیم چرا آن ساختمان ۱۰۰ میلیارد میارزه؟ در بهترین حالت، بتواند ۴ درصد سالیانه از آن اجاره بگیریم (به اجارهای که بابت ملک میدهیم توجه کنید). چرا پول را به بانک ندهیم و در مقابل ۲۰ درصد به ما سود دهد؟
اگر به مطلب قبل فکر کرده باشید، متوجه میشوید که یک چیزی مثل تورم رو نمیتوانید نادیده بگیرید! یک سوال:
اگر ماشینی با توان صد اسب بخار داشته باشیم و اصطکاک رو حذف کنیم، چقدر میتواند شتاب بگیرد؟
جواب این بود که چون اصطکاکی نیست، حرکتی هم نمیکند!
پس کسی که بیاد اصلیترین بنیان سرمایهگذاری توی مملکت رو نادیده بگیرد، پاسخ آن احمقانه خواهد شد. حالا اسم طرف استاد اقتصاد باشد، تحلیلگر فلان روزنامه اقتصادی باشد، یا تریدرخفن باشد.
یک مثال واقعی در بورس ایران
شرکتی ۴۵۰۰ میلیارد تومان است.
اما ۳۵۰۰ میلیارد قیمت یکی از ساختمانهای آن است که فقط ۱۰۰ میلیارد اجاره میگیرد. در کنار آن ۶۵۰ میلیارد سود میسازد! درست که قیمت به سود آن شده ۷، اما شرکت شدیدا ارزنده است.
در واقع شرکتهایی که دارایی زیادی دارند، بعد از تجدید ارزیابی، نسبت قیمت به سودشان شدیدا کم میشود! اما میتوانند ارزنده باشند.
گیر کردن سود به برخی عواملی که احتمالا تغییر کنند
گاهی اوقات سودآوری شرکت، گیر یک سیاست، رخداد یا غیره است که میدانید در درازمدت میافتد! مثل قیمت طلا که میدانید در درازمدت شدیدا رشد میکند اما ممکنه ۲ سال هم ثابت مانده باشد! خیلی شرکتها هر چقدر از ضرردهی آنها گذشته باشد به یک نحوی به افزایش قیمت نزدیک میشوند.
- فرض کنید طلا رو خریدید و دوسال رشد نکرد است، بوی رشد دلار به مشام میرسد اما دو ساله ثابت است. دوسال ثابت بودن بهت قوت قلب بیشتری میدهد یا ناامیدی بیشتری؟
- شرکتهایی که به ضررده هم بودن
- سایپا و ایرانخودرو (اگر احساس کنی قراره رشد کنن)
- یا خیلی شرکتهای بزرگ و بانکها عمدی مرتب خودشون رو ضررده نشون میدن! تا تکلیفی از دولت بهشون داده نشه. شما چطور برخورد میکنید باهاشون؟
افزایش سود با تورم، دلار، طلا یا مسکن
بخش زیادی از تولیدیها در درازمدت فروش و درآمدشان با دلار تناسب دارد
شرکتی که فولاد میفروشد و ۲۰ درصد کارمزد بر میدارد
خودروسازی که تو درازمدت خودروش دلاری بالا میرود (کمی تاخیر دارد ولی در دارزمدت دلاری است)
شرکتی خدماتی که سرویس میدهد، با افزایش قیمتها، کارش کساد میشود، قیمتها را نمیتوانید کم کنید، اما هزینهها با تورم رفته بالا، این شرکتها در دورههایی کند میشوند و دوباره با عادت کردن جامعه به قیمتهای جدید، اوضاع آنها بهتر میشود.
مستهلک شدن درآمد، هزینه یا دارایی!
کدوم شرکت رو ترجیح میدهید؟
شرکت ساختمانی که برجی ۱۰۰ طبقه را ساخته است و تنها دارایی و تجارتاش است. قیمت برج ۱۰۰ میلیارده. تقریبا صد میلیارد ارزش شرکت میشود! اگر سالی ۳۰ طبقه رو بفروشد سودش میشود، ۳۰ درصد!؟
شرکت بعدی در حال ساخت یک برج صد طبقه است، توش ۱۰۰ میلیارد سرمایه اولیه است! (قیمتش ۱۰۰ میلیارده) اما سالیانه ۳۰ میلیارد برای ساخت برج هزینه میدهد و برای همین سالی ۳۰ میلیارد ضرر میدهد.
پس اگر دو تا شرکت را خواستید مقایسه کنید، مواظب باشید این سود و ضررها چقدر پایدارند؟
چه چیزهایی برای مقایسه p/e مهم بودن؟
- پایدار بودن سودآوری و قابلیت ادامه دار بودن آن
- چقدر دارایی دارد؟
- دارایی مورد انتظار چی است؟
- اصطکاک رو توی دنیای واقعی حذف کنید ماشین راه نمیرود!
- کم بودن نسبت سود به خاطر دارایی باارزش
- تغییر ارزش شرکت به خاطر دارایی
- گیر کردن سود به برخی عواملی که احتمالا تغییر کنند
- افزایش سود با تورم، دلار، طلا یا مسکن
- مستهلک شدن درآمد، هزینه یا دارایی
توجه کنید خرید سهم در واقع شرطبندی روی آینده آن سهمه، نه گذشته آن.
اگر یکی نسبت خیلی خوب یا بدی داشت، خیلی اوقات باید برعکس به نسبت p/e نگاه کنیم!
برای محافظت معمولا سعی میکنند از خوبهای هر یک پورتفولیو تشکیل بدن که جلوی رخدادهای کوتاهمدت آسیب نخوره
شاخص قیمت به سود p/e
ما چندین نوع قیمت به سود داریم که یک بار دیگه در موردش حرف میزنیم. مثلا
- Trailing PE Ratio (عملکرد ۱۲ ماهه بررسی میشود)
- Forward PE (قیمت فعلی را تقسیم بر سود پیشبینیشده میکنیم)
- Justified PE (تعدیل شده به هزینه سهم و رشد شرکت)
- و حداقل ۴ مدل دیگهیک کاربرد ساده از شاخصهای گفته شده (به شدت سادهسازی شده)ارزش واقعی سهم بیشتر از قیمت فعلیهJustified PE > Forward PEارزش واقعی سهم کمتر از قیمت فعلیه Justified PE < Forward PEارزش واقعی سهم تقریبا معادل قیمت فعلیه Justified PE = Forward PE
اگر اول ۲۰۲۳ با آن ضرر عجیب اوبر، سهماش را خریده بودید، میتوانستید انتظارش را داشته باشید که ۱۰۰ درصد توی یک سال سود ببرید (البته توی ۲۰۲۰ چنین چیزی برعکس بود).
اگر آن شرکت سودده (والماتر رو میخریدید) در ۲ سال ۳۰ درصد ضرر کرده بودید! اما آمازون ۱۸۰٪ سود داده است.
نکته: به شدت سادهسازی شکل گرفته تا غیرفنیها ارتباط بگیرند.