یک اتفاق بسیار جالب در حال وقوع است که به نظرم دانستن آن به فهم بهتر دنیا کمک میکند. همانطور که در چارت زیر می بینید سه شرکت بلکراک، ونگارد و استیت استریت (بوا)، با همدیگر، سهامداران اصلی این همه شرکت هستند! چطور ممکن است؟ در ادامه توضیح میدهم.
در جداول زیر درهم تنیدگی این سه شرکت بلکراک، ونگارد و استیت استریت را مشاهده میکنید، یعنی سهامدار شرکتهای همدیگر هستند.
این شرکتها چگونه کار میکنند؟(+)
سهامداران اصلی بلکراک!
سهامداران استیت استریت
سهامداران اصلی ونگارد!
سه شرکت چگونه سهامدار بقیه هستند؟
بزرگترینهای هر حوزهای را اگر بررسی کنید، مثلا از بزرگترین بانک بگیر تا خودروساز، نفت و انرژی، همه و همه، سهامدار اصلی آنها از سه شرکت بلکراک، ونگارد و استیت استریت است.
سهامداران جیپیمورگان (بزرگترین بانک جهان)
سهامداران اکسانموبیل (بزرگترین شرکت نفتی آمریکا)
سهامداران تسلا
سهامداران جنرال موتورز!
یعنی شرکتهای بلکراک، ونگارد و استیت استریت، جزء سهامداران اصلی شرکتهای بزرگ هستند.
هیئت مدیره شرکتهای بزرگ دنیا چه کسانی هستند؟
آدمهای محدودی، در این همه شرکت ها قرار گرفتهاند! و به نوعی ۱۴۷ شرکت که سهامدار اصلی آنها هم این شرکتهای بزرگ هستند، که در اقتصاد جهانی حضور دارند (+).
برای کسب اطلاعات بیشتر روی این لینک کلیک کنید.
یک چارت زیبا میبینید که زیبایی حضور شرکتهای بلکراک، ونگارد و استیت استریت را در سایر شرکتها نمایش داده است، البته این چارت برای ۷ سال پیش است و الان۳ تا ۵ برابر شدند(+).
در زیر نمونهای آوردم از روایتهای اعمال قدرت این سه شرکت در جنگها و مداخلات بینالمللی که نشان میدهد این موضاعات فقط به اقتصاد ختم نمی شود (+).
مالکیت شرکتهای غذا ونوشیدنی
حالا داستان آروم آروم جالب میشود
در چارت زیر مشاهده میکنید که چطور اغلب شرکتهای غذا و نوشیدنی که میشناسید، به ده شرکت اصلی وابسته هستند. یعنی این ده شرکت، سهامدار و مالک اکثر آن برندها هستند. حالا میدانستید سهامدار اصلی این ده تا شرکت، در واقع همان سه شرکت بلکراک، استیت استریت و ونگارد هستند؟
فقط اینجا دوتا نمونه آوردم، شرکتهای نستله و یونیلیور البته بقیه را خودتان میتوانید برید چک کنید. یک نکته در نظر بگیرید. خیلی شرکتها به نظر میرسد از این سه تا نیستند، اما توجه کنید سهامدار اصلی آنها، سه شرکت بوا هستند (+).
نِسْتْله (Nestlé)
یونیلیور (unileverplc)
امپراطوری رسانه
اگر به صنایع خبر روی رسانه، لباس و فشن هم نگاه کنید وضعیت زیاد فرق نمیکند. حتی موضوع به جغرافیای آمریکا هم محدود نیست. توی اسلاید ۱۵ یک نمونه از حضور جهانی رو مشاهده میکنید (+).
صنعت لباس و فشن
انتشارات کتاب
تصویر زیر سهامداران دو ناشر بزرگ مثل وایلی و سیمون-شوستر را نشان میدهد.
نکته جالب در عکس این است که Clarkston Capital Partners LLC (3.09%) و Capital Research & Management Co. (Global Investors) هم به بلکراک وابستگی دارند!
شاید برایتان عجیب باشد، اما یک سایتی وجود دارد که دقیقا کارش ردگیری سرمایهگذاری این شرکتها است (+).
با یک بررسی ساده متوجه میشوید که ونگارد و بلکراک در ۳ تا سرمایهگذار شرکتی بزرگ تمام (۱۰۰٪) یعنی هر ۵۰۵ شرکت اساندپی۵۰۰ هستند! جالبه نه؟
به صورت انفرادی در ۸۴ درصد شرکتها (۴۲۲ از ۵۰۵) جز بزرگترین سهامدارها هستند!
در چارت زیر برای تحلیل خیلی جذاب است و آمار جالبی در مورد همین موضوع خاص دارد (+).
همین عامل باعث میشود که شاخص بلکراک مشابه شاخص اساندپی۵۰۰ شده است.
عملکرد بلک راک شبیه شاخص S&P500
عملکرد بلک راک شبیه شاخص S&P500 شده طبیعه است، البته همیشه نفوذ را با سهامداری انجام نمیدهند، در چارت های زیر مشخص است که در بقیه شرکتها هم چطور قابلیت نفوذ جدی دارد (البته نمیگویم الان ازش استفاده میکند).
نحوه عملکرد در آرامکو بدون داشتن سهام
از نظر من مدیریت دنیا توسط این سه شرکت، در سطح یک تئوری توطئه است. چون آدمهای خیلی مستقل و قوی در خیلی شرکتها هستند و کمتر تعارف دارند. از طرفی، قوانین با چنین اتقاقی شدیدا مقابله میکند.
اما اگر هنوز کسی باور نکرده (که البته این دلایل برای من هم کافی نبوده و نیست)، این استدلال رو میآورم که ارزش این شرکتها نسبت به کنترلی که دارند خیلی ناچیزه! یعنی درآمد یکساله آمازون هم از کل ارزش بلکراک بیشتراست.
شاهکار جالبی که آدم را خیلی تو فکر میبرد! آرامکو، بزرگترین شرکت نفتی دنیا، با ۳ تریلیون دلار ارزش ۹۸.۲ درصد سهامدارش دولت عربستان سعودی است. پس امکان گرفتن سهام نداشته، اما
مدیرعامل آرامکو را عضو هیئت مدیره خودش کرده است.
حق مدیریت ۴۹ درصدی احداث خطوط لوله ۱۵.۵ میلیاردی آرامکو به بلکراک و یک شرکت دیگر داده شد. دو تا از هیئت مدیره فعلی آرامکو هم فعالیت و مشارکت جدی با بلک راک داشتند!
Andrew Liveris به مدت ۴ سال، رئیس هیئت مدیره شرکت BlackRock Long Term Private Capital Fund و Stuart Gulliver هم بود. شرکتهای مشترکی را هم دارند مرتب با آرامکو و صاحبانش ایجاد میکنند.
آیا کنترل کردن در سطح یک تئوری توطئه است؟
اینکه کنترل کردن الان در سطح یک تئوری توطئه است یا نه با توجه به قوانین، آدمهای مستقل و پرقدرت حاضر در شرکتها، برخی مستندات این سه شرکت (بلکراک، ونگارد و استیت استریت) کمی خلاف این تئوری توطئه است. اما به این سادگی هم نیست.
یک دلیل محکم برای این که کنترل خیلی زیادی وجود ندارد و بیشتر در سطح مدیریت دارایی هستند، این است که قیمت کل، شرکتی به این عظمت مثل بلکراک فقط ۱۲۳ میلیارد دلار است.
ضمیمه
- سهامدار عمده کسی است که بیش از ۱ درصد سهم شرکتی را داشته باشد.
- منظور من از سهامداران اصلی، پر نفوذترین سهامداران است که معمولا سه تا سهامدار بزرگ هر شرکتی را شامل میشود.
- البته داشتن کرسی هیئت مدیره، یا قابلیت اجماع سایر سهامدارها هم قدرت زیادی میدهد. این موضوع در انتخاب هیئت مدیره و مدیرعامل خیلی کلیدی است. مثلا لری فینک (بلکراک) یا جیمی دیمون (جیپیمورگان) اینجوری هستند و با شخصیت و جایگاه اجتماعی که دارند قابلیتی فراتر از سهم دارند. شرکتهای بزرگ مثل ونگارد، بلک راک و غیره هم چنین قدرتی را دارند، حتی اگر سهام آنها کم باشد.
نکته جالب توجه این است که موارد بالا تازه بخش Private equity «سرمایهگذاری خصوصی» بلک راک را نمایش نمیدهد. آنجا حداقل ۶ تا صندوق دارد. من در آمار می دیدم (کرانچبیس)، این بخش ۷۵۰ تا خرید داشته که حدود ۱۰۰ تاش وارد بورس شدند.
سوالی هم که مطرح میشود این است که چرا سرمایه سمت این سبدگردانها و شرکتهای مدیریت دارایی تا هِجفاندها (صندوقهای پوشش ریسک) رفته است.
دلیلی که برای آن متصور هستم اینکه به خاطر خارج رگولیشن (نظارت قانونی) جدی بودنشون نتونستن اعتماد کافی را جلب کنند.
یک موضوع نهایی در مورد قدرت شرکتها و فشار برای نفوذ به همه شرکها حتی با درصد کم، این است که اطلاعات افشا شده توسط شرکتها در بلومبرگ، سایتها و از این دست، حتی یک صدم اطلاعات گردش پیدا کرده داخل هیئت مدیره یا در دسترس سهامدار اصلی هم نیست. در واقع فرایندهای داخل هیئت مدیره شاید بعد از چند ماه و آن هم بخشیش افشا بشود.
سوال بعدی که ممکن است پیش بیاید این است که چرا ارزش انقدر کم است؟
سودآوری سه شرکت بلکراک، ونگارد و استیت استریت چون کم است، به همین دلیل ارزش پایینی دارند. یعنی فعلا دارند سود کمی را برای خودشان بر میدارند وگرنه دارایی تحت مدیریتشان (یعنی دیگران پول خودشان را دست این سه تا شرکت دادن) حداقل ۲۳ تریلیون دلاره!
برای این که درک درستی از عدد ۲۳ تریلیون به دست بیاورید، جالب است که بدانید تمام ۵۰۵ شرکت S&P500 روی هم ۴۹ تریلیون دلار قیمت دارد، که البته نباید به اشتباه بیفتید ما روی سهم ۷ شرکت فناوری اول بورس آمریکا (مایکروسافت، آمازون، اپل، گوگل، متا(فیسبوک و …)، تسلا، انویدیا) سر جمع ۱۴.۵ تریلیون هستند.
یعنی اگر با پولی که تحت مدیریت خودشان است و گیر ندهند برای خرید ۵۰ درصد این سهمها، میخواستن آمریکا را قبضه کنند، میتوانستند، ۵۰ درصد همه شرکتها را بخرند.
نفوذ و رشد در کنار کم بودن ارزش چه خطراتی دارد؟
این سطح از نفوذ و رشد در کنار کم بودن ارزش دو نوع خطر را ممکن است ایجاد کند:
۱- خطری که اینها بر علیه دولت و حاکمیت آمریکا دارند.
۲-خطری که خرید اینها توسط عوامل ضد حاکمیت دارد.
۱- خطری که این شرکتها بر علیه دولت و حاکمیت آمریکا دارند
چند تا مورد به ذهن خودم میرسد
الف: یک جورایی آمریکا یعنی این شرکتها! نه دولتهای ترامپ و بایدن! در واقع خیلی نظریات توطئه پیرامون این موضوع هستند که دولت و ساختار شرکتها به نحو هنرمندانهای توسط اینها تعیین میشود و دولت یک پاپت (عروسک) است.
ب: اون پولی که دست این شرکتها (یعنی اون ۲۳ تریلیون) که است اگر دست از پا خطا بشود خارج میشود، در واقع این شرکتها، سیاستهای یک گروه را دنبال میکنند و اطلاعات مورد نیازشان را برآورده میکنند.
ج: اسایسی (کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا) از وحشیترین و بیپرواترین سازمانهای آمریکاست، روایات بسیاری است که حتی از افبیآی هم قدرت بیشتری دارد.
یک نظارت کلی وجود دارد و اگر لازم شود ورود میکنند.
۲-خطری که خرید این شرکتها توسط عوامل ضد حاکمیت دارد
شما حتی اگر یک شرکت شکل گرفته با چند صد میلیون کاربر هم در آمریکا باشید اما منویات گروه مورد نظر را برآورده نکنید، به روشهای مختلف حذف میشوید! (هواوی و تیکتاک یا هر سازمان و نهاد دیگه که خلاف حاکمیت است) بنابراین حتی اگر خرید هم کرده باشید، یا سازمان را خودتان ایجاد کرده باشید، معامله باطل میشود یا شرکت حذف میشود.
نمونههای زیادی از باطل شدن معاملات بورسی و سهامداری عمده وجود دارد. درآمریکا که برای محافظت همین موضوع بوده یعنی شاید بتوانید با پولتان سهام زیر ۱ درصد را خرید کنید ولی رفتن بالا ۱ درصد، یا حتی ۷ درصد به این سادگی نیست.