قانون گرشام یکی از مهمترین مفاهیم اقتصاد، اقتصاد پولی و تئوریهای پولی است که در این مقاله به آن پرداختهایم. یکی از مواردی که قانون گرشام در اقتصاد به آن میپردازد این است که کدام رمز ارز، دولتی یا خصوصی در کنش رقابتی پیروز خواهد شد؟ بر اساس مفهوم قانون گرشام آیا ثبات نرخ تبدیل رمزارزها نیاز به راهاندازی کامل شبکه کاسموس دارد یا خیر؟ مطالعه این مقاله را ادامه دهید تا بتوانید پاسخ این سؤالات را پیدا کنید.
قانون گرشام چیست و چگونه عمل میکند؟
هربرت اسپنسر یکی از فیلسوفان و جامعهشناسان سده ۱۹ انگستان است که متأثر از کارل مارکس میباشد و بیان میکند که هیچ چیز دیگری وجود ندارد که قابلیت واگذار کردن آن به واکنش رقابتی کمتر از پول باشد.
در انتشار رقابتی پول توسط دولت و بخشهای خصوصی، لزوماً باید نرخهای ثابتی میان پول دولتی و خصوصی برقرار باشد؛ یعنی نرخ یک به یک به شرط برابر بودن وزن و عیار آنها، در این صورت اگر یکی از عرضه کنندگان محصول کم ارزشتری تولید کند، اصل گرشام به کار میافتد.
قانون گرشام بیان میکند که پول بد، پول خوب را از دور خارج میکند. این قانون فقط زمانی عمل میکند که انواع پول وجود داشته و قانون دولت نرخ ثابتی را برای مبادله آنها تحمیل کند. اگر قوانین دولتی دو نوع پول را برای پرداخت بدهیها قرار بدهند و طلبکاران را مجبور کنند تا سکهای با محتوای کمتر را به جای سکهای با محتوای بیشتر قبول کنند، در آن صورت بدهکاران صرفاً سکههایی با محتوای کمتر پرداخت نموده و سکههایی با محتوای طلای بیشتر را برای خود نگه میدارند و در نهایت خودشان مرتفع میشوند.
اما اگر نرخ مبادله ثابت نباشد، پولی با کیفیت پایین با نرخی کمتر ارزشگذاری شده و مردم تلاش میکنند تا زودتر آن را خرج کنند. در این صورت نرخ انتخاب به نفع پولی پیش میرود که مردم آن را از میان پول های منتشره به عنوان بهترین پول تشخیص بدهند و در این بین پول نامناسب و بیارزش حذف میشود.
سوالی که حالا مطرح میشود این است که با توجه به ارتباط قانون گرشام و بیت کوین آیا دلیل پیشروی بیت کوین به دلیل پول خوب بودن آن است؟ اصل گرشام کدام رمزارز را به عنوان ارز مقبول انتخاب میکند؟ کنش رقابتی بین رمزارزهای خصوصی و دولتی چه خواهد شد؟